چشم اندازی بر تعامل علم و دین در علوم انسانی مدرن

Authors

عبدالله قنبرلو

abstract

این مقاله به بررسی تأثیر مدرنیته بر جایگاه علم و دین در زندگی اجتماعی بشر می پردازد. در چهارچوب تحول پارادایمی که با ظهور تفکر و زندگی مدرن اتفاق افتاد، عقل انسان به معتبرترین منبع شناخت و امنیت و رفاه انسان به مهم ترین آرمان شناخت تبدیل شد. در معرفت شناسی مدرنیته، تجربه و تبیین منطقی ارتباط میان متغیرها در رسیدن به یک شناخت معتبر نقش اساسی دارند. به علاوه، علم گرایی مدرنیته، اساساً، در خدمت نیازهای فایده گرایانه به مفهوم مادی بشر است. سکولاریسم یکی از ویژگی های بنیادین سیستم معنایی مدرنیته است که بر اساس آن دین و آموزه های دینی تنها درصورتی به رسمیت شناخته می شوند که با الزامات مدرنیته هماهنگ باشند. همچنین، گزاره های دینی درصورتی علمی به حساب می آیند که با روش های علمی مدرن تأیید شوند. الزامات معرفت شناختی مدرنیته در علوم اجتماعی و انسانی نیز آثار شگرفی به جا گذاشته اند. براین اساس، علوم انسانی مدرن با رویکردی سکولار قوام یافته است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تعامل علم و دین بر مبنای روش‌شناسی برنامه‌های پژوهشی لاکاتوش

علم و دین به لحاظ نظری دو جنبه متفاوت از فهم انسان و به لحاظ عملی دو مشغله بنیادی او به شمار می‌آیند. از آنجا که علم و دین، هر دو درباره حقیقت اظهار نظر می‌کنند، به ناچار پرسش در خصوص ارتباط میان آنها مطرح می‌شود. دیدگاه‌های تمایز، تعارض تلاقی و تأیید و مکملیت هر کدام به یک دغدغه اصیل از نحوه ارتباط میان علم و دین توجه کرده و در عین حال حاوی نقاط ضعف و اشکالات اساسی می‌باشند. روش‌شناسی برنامه‌ه...

full text

هیدگر و پرسش از بیماری انسانی: چشم اندازی دازین‌کاوانه

این مقاله، پرسش از طبیعت بیماری انسانی نزد هیدگر با تکیه بر رویکرد دازین­کاوانه در پژوهش­های روانی مورد بررسی قرار می­دهد؛ موضوعی که با وجود اهمیت تاریخی و جایگاه برجسته­ آن در طرح نقش تحلیل وجود انسانی در فهم تجارب آسیب­شناختی، در مقایسه با سایر ابعاد اندیشه­ هیدگر چنان­که باید مورد توجه قرار نگرفته ­است. در این زمینه،‌ ابتدا توضیح داده ­می­شود که چگونه پرسش از طبیعت بیماری به­عنوان امری نقصان...

full text

مناسبات دین و دولت در چشم ‏اندازی مقایسه‏ای

دست کم از ابتدای قرن چهارم میلادی ـ زمانی ‏که کنستانتین به ترویج مسیحیت به عنوان دین رسمی امپراتوری روم همت گمارد ـ به بعد است که درباره مناسبات «دین و دولت»، ادبیات گسترده‏ای گرد آمد. این ادبیات کمتر مورد استناد و رجوع مستقیم جامعه ‏شناسان قرار گرفته است، چرا که بخش عمده آن انحصارا به برداشتی مسیحی از «تجمعات دینی» و تعریفی غربی از «دولت» استوار است. ما در این جا در صدد تبیین این مسأله بسیار پ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
پژوهش های علم و دین

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN

volume 2

issue 1 2011

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023